غدیر از نگاه دکتر شریعتی

غدیر از نگاه دکتر شریعتی

“… و این است که ائمه‌ی شیعه یا اوصیاء پیغمبر دوازده تن‌اند و نه بیش، در حالی که رهبران جامعه برای تاریخ پس از پیغمبر نامحدودند.
اگر وصایت نقض نمی‌شد و پس از پیغمبر، به جای خلفا، اوصیاء یا ائمه، رهبری امت را ادامه می‌دادند، بی‌شک غیبت امام آخرین نیز روی نمی‌داد، زیرا فلسفه‌ی غیبت برای ما معلوم است. آخرین وصی نیز مثل دیگران زندگی می‌کرد و مسئولیت رهبری را ادامه می‌داد و پایان می‌گرفت.

آنگاه در سال ۲۵۰ به جای غیبت امام، خاتمیت امامت داشتیم و دو قرن و نیم رهبری امت، اگر به جای خلفا و سلاطین عرب، در دست علی و حسن و حسین و … می‌بود، در این سال امتی را ساخته بود که لیاقت آن ‌را داشت که خود بر اساس اصل«شوری»، لایقترین رهبری را تشخیص دهد و بر کرسی بنشاند و مسیر تاریخ را بر راه رسالت محمد ادامه دهد. این است که «وصایت» یک اصل بدیهی است، و «شوری» – بیعت و اجماع آراء مردم – نیز اصلی اسلامی.

پس از پیغمبر باید وصایت عمل می‌شد و امامت، رسالت امت‌سازی پیغمبر را ادامه می‌داد. پس از آخرین وصی، ختم دوران انقلابی امامت، باید بر شورا تکیه می‌شد.
اما فاجعه‌ای که در سقیفه رخ داد و سرنوشت اسلامی تاریخ اسلام را منحرف ساخت، این بود که با تکیه بر یک حق، حق دیگری پامال شد.

اگر سقیفه به جای سال یازدهم، در سال ۲۵۰ روی داده بود، سرنوشت تاریخ دیگر بود. اما نشد، بر دموکراسی تکیه کردند و اصل شوری، در حالی که زمان، زمان وصایت یعنی رهبری انقلاب بود.

این بود که دموکراسی هم از بین رفت و شوری برای همیشه نابود شد. در حالی که اگر پس از پیغمبر به وصایت و رهبری انقلابی عمل شده بود، پس از دوران امامت شوری و دموکراسی هم داشتیم.

این بود که مردم، پس از پیامبر، هم از رهبری انقلابی وصایت و امامت محروم شدند و هم از رهبری دموکراتیک بیعت و شوری.

و در نتیجه، تاریخ مسیرش، برخلاف آنچه اسلام طرح کرده بود، ادامه یافت.

خلافت اسلامی بیعت، تبدیل شد به سلطنت موروثی عربی، و امامت، پس از دو قرن و نیم جهاد و شهادت به غیبت منجر شد و فلسفه‌ی تاریخ تغییر کرد…”

مجموعه آثار ۲۶ / علی

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

سوال امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.