دکتر ناصر علیزاده وبسایت رسمی دکتر ناصر علیزاده
بازدید از مناطق عملیاتی جنوب
راهیان نور فرصتی است درجهت تجدیدمیثاق باشهداوازطرفی بازبینه کردن آن دوران مقاومت وحماسه که میتواندیادآور استعدادهاوتوانمندیهای موجود دررزمندگان باشد که توانستند با دست خالی در مقایسه با تجهیزات و امکانات طرف مقابل با داشتن حداقل ها اما با قدرت نرم بسیار بزرگ که همانا روحیه و قدرت ایمان بود بر بسیاری از سختی ها و پیچیدگی های جنگ فایق آمده و به دنیا نشان بدهند که ما می توانیم درمقابل تمام زورگویان ایستادگی و مقاومت کنیم. در حال حاضر نیز تقویت باور و اعتقاد و ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت با یادآوری آن دوران به عنوان مصادیقی از قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بین جوانان علی الخصوص نسل جدید می تواند درشکل گیری مقاومت در اقتصاد خیلی موثر و کارساز باشد. چنانکه جوانان ما درآن مقطع که حتی در داشتن سیم خاردار نیزدرتحریم بودندتا چه رسد به سلاح های پیشرفته و مدرن ولی با تکیه بر قدرت ایمان و باور خود توانستند با ابداع و یافتن راه حل هایی عملیاتی بر دشمن غالب شوند امروزه نیز می توانیم در این جنگ تمام عیار اقتصادی با تکیه بر قدرت نرم موجود با اتکا بروحدت ملی و اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری در این این میدان نبرد نیز با شکل گیری اقتصاد مقاومتی در اقدام و عمل،پیروز میدان باشیم و لفظی به نام تحریم را که همیشه مورد استفاده استکبار جهانی و دشمنان قسم خورده بر علیه مامی باشد کلا از ادبیات این جنگ تمام عیار زدوده و بی اثر سازیم.
خداوندا شاکرم از اینکه درک سال ۹۵ را بر من عنایت داشتی و موقعیتی را برایم فراهم نمودی تا تجدید بیعتی دوباره با آرمان هایی که برای رسیدن به آنها درمقاطع مختلف از وجودم گذشتم ، داشته باشم. ورق زدن برگهای دفترخاطرات در زندگی مخصوصا خاطراتی که به هرکسی نصیب نمی شودکه ازآن به عنوان دوران طلایی ودورانی که نسلی را پرورش داد تا در راه دفاع از ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی از تمام هستی خود بگذرند. آری صحبت ۸ سال دفاع جانانه جوانان غیوری می باشد که خونشان را نثار درخت تنومند اسلام و ارزشهای اسلامی و دفاع از منافع ملی و اعتقادی کشوری ریختند که منشاء بیداری جهان اسلام گردیدو این حماسه ها و ایثارگری ها همان آموخته هایی بود که درمکتب سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین کسب کرده بودند که همان مکتب سرخ شهادت و ایثار بود که توانستند همچون حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع)، جناب حبیب بن مظاهر و۷۲ تن یاران با وفای مولایمان با تمام وجود عشق بازی در راه خدا نموده و به درجه شهادت و جانبازی و ایثارگری رسیده و کربلاهای ایران را شکل داده وقسمت اعظمی از خاک مقدس جمهوری اسلامی در جبهه های غرب و جنوب آغشته به عطرشهادت این عزیزان گردد. حضور درایام تعطیلات نوروزی در مناطق عملیاتی توفیقی است در جهت تجدید میثاق با شهدا و از طرفی بازبینه کردن آن دوران مقاومت و حماسه که می تواند یادآور استعدادهاو توانمندیهای موجود در رزمندگان باشدکه توانستند با دست خالی در مقایسه با تجهیزات و امکانات طرف مقابل با داشتن حداقل ها اما با قدرت نرم بسیار بزرگ که همانا روحیه و قدرت ایمان بود بر بسیاری از سختی ها و پیچیدگی های جنگ فایق آمده و به دنیا نشان بدهند که ما می توانیم درمقابل تمام زورگویان ایستادگی و مقاومت کنیم. درحال حاضرنیز تقویت باور واعتقاد و ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت با یادآوری آن دوران به عنوان مصادیقی از قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بین جوانان علی الخصوص نسل جدید می تواند در شکل گیری مقاومت در اقتصاد خیلی موثر و کارساز باشد. چنانکه جوانان ما در آن مقطع که حتی در داشتن سیم خاردار نیزدرتحریم بودند تا چه رسد به سلاح های پیشرفته و مدرن ولی با تکیه بر قدرت ایمان و باور خود توانستند با ابداع و یافتن راه حل هایی عملیاتی بر دشمن غالب شوند، امروزه نیز می توانیم در این جنگ تمام عیار اقتصادی با تکیه بر قدرت نرم موجود با اتکا بر وحدت ملی و اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری در این جنگ نیز با تحقق اقتصاد مقاومتی پیروز میدان باشیم و لفظی بنام تحریم را که همیشه مورد استفاده استکبار جهانی و دشمنان قسم خورده می باشد کلا از ادبیات این جنگ تمام عیار زدوده و بی اثر سازیم.
در ساعاتی قبل از تحول طبیعت و سال جدید در معیت خانواده از طریق راه های مواصلاتی استان آذربایجان غربی و کردستان مسافرتم را با خودروی شخصی آغاز کردم. تحویل سال را درجاده گذرانده و گوش به پیام نوروزی مقام معظم رهبری نشستم و همچنان که درحدث و گمانم می رفت که درخصوص اقتصاد مقاومتی باید باشد همانطور شد و شعار سال راحضرت آقا به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نام نهادندو مطالبی مهم در خصوص تقویت تولیدداخلی، حل مشکل رکود، مهارگرانی،رفع معضل بیکاری و خیلی از مشکلات اقتصادی موجود به همراه راهکار و تدبیر در سخنرانی تکمیلی خود در حرم رضوی در مشهد مقدس، بیان نمودند.
با عبور از شهرهای استان خودمان واقعا متوجه مشکلاتی شدم که اصلا با توسعه توریسم و افزایش مسافر دراستان ما خیلی منافات دارد از جمله عدم باز بودن مغازه هایی که درتهیه مواد غذایی و مایحتاج مسافران باید جوابگو باشند. که بایددر دستور کار مسئولین قرار بگیرد. همچنین عدم باز بودن نانوایی ها که درهیچکدام ازشهرهای استان آذربایجان شرقی(ایلخچی ،آذرشهر، عجب شیر،بناب، ملکان) دراولین روز عید نانوایی دردسترس مسافران فعال نبود، حتی در سوپر مارکتهای فعال نیز نان بسته بندی وجود نداشت.
با عبور از شهرهای میاندوآب به یاد شهید آقا مهدی وحمید باکری و گذر از شهر بوکان که برام خاطراتی از دوران دفاع مقدس در غرب را تجدید نمود. یاد دوران قبل از عملیات بیت المقدس ۲ افتادم که نیروها را با اتوبوس تا آن شهرستان بردند و بعد از جابه جایی ترابری ما را داخل کامیونها و تریلی های کفه دار (سرپوشیده و چادر زده) به عنوان کمک های مردمی به جبهه ها،سوار نمودند و مجبور شدیم تا موقعیت مورد نظر درداخل خاک عراق از محور بانه و عبور از پل مرزی سیدالشهدا تا موقعیت شهید بنی هاشمی را متحمل سختی های فراوانی باشیم که خوانندگان خود تصور کنند که حمل نیرو با تجهیزات و وسایل انفرادی همراه و مهمات در داخل کفی تریلر و کامیون به جای بار چگونه می تواند باشد ولی هیچ یک از رزمندگان خم به ابرو نیآوردند و با چهره های بشاش و خندان، توانستند طی مسیر الی الله را با جان خریده و با خوشحالی مشکلات موجود را متحمل گردند.
با عبور ازسقز و سنندج و کامیاران اولین شهر اقامت کرمانشاه بود که درزمان جنگ باختران نامیده می شد.مدتی نیز لشکر عاشورا بدلیل ماموریت محوله خاطراتی را درآن شهرداردکه آن آن قسمتی که بنده حضور داشتم و یادم می آید مستقر شدن لشکر درموقعیت شهید احد مقیمی بود که بنده به عنوان یک رزمنده به همراه گردان حضرت ابوالفضل (ع)درآن موقعیت حضور داشتم که قرار بود عملیاتی در روز عاشورا در منطقه غرب انجام گیرد که بنا دلایلی انجام نگرفت . گردان های لشکر با استقرار در آن منطقه در حال آموزش و پیاده روی های شبانه در کوه های آن منطقه بودندو همچنین عملیات مرصاد که خاطراتی را در ذهنم تداعی کرد.
اولین شهری بودکه رزمندگان دراعزام با اتوبوس معمولا توقف داشتند و مورد پذیرایی یا اسکان موقت و استراحت قرار می گرفتند کرمانشاه بود که ایستگاه صلواتی این شهر از خیلی از رزمندگان که اینک در پیش ما نیستند پذیرایی و استقبال کرده اند. باختران زمان جنگ حالا به یک شهر خیلی قشنگ و آباد تبدیل گشته است. که از فرصت استفاده کرده و انتقادی هم به اتاق فکر شهرداری ومدیریت شهری تبریز داشته باشم که برای پیشرفت شهر تبریز نیاز نیست به سفرهای خارجی بروند اگر اندکی تامل کرده و سری به این شهر زیبای کرمانشاه که یک شهرجنگ زده بود و خرابی های ناشی از زمان جنگ را برای سالیان متمادی بعد ازدوران جنگ درچهره خود داشت، سربزنند مشاهده می کنند که چقدرکار کرده اندو چقدر ما درپیشرفت و توسعه زیر ساختهای شهرمان عقب مانده ایم. من خودم پیش خودم بشدت خجالت زده شدم که کرمانشاه کجا وتبریز کجا؟ نمی دانم مقصرکیست و چرا ما اینقدر در توسعه زیر ساختهای و مبلمان شهرمان عقب مانده ایم بماند و بگذریم که بعدا در این خصوص بحثهای زیادی خواهم داشت.
کرمانشاه یکی از شهرهای تاریخی کشورمان می باشدکه به عنوان مرکز استان کرمانشاه ، مقام پنجم را از نظر جاذبه های گردشکری در کشور به خود اختصاص داده است .مجموعه طاق بستان و کتیبه بیستون ، تکیه بیگلر بیگی و تکیه معاون الملک و تعداد زیادی از آثار باستانی و تاریخی من جمله مساجد تاریخی و موزه های مختلفی را در سرگذشت تاریخی خود به همراه دوره های مختلف تاریخی در خود ثبت نموده است.
صبح بعد( دومین روز بهار) با بازدیدی از طاق بستان شروع به حرکت کرده و در یادمان عملیات مرصاد حضور پیدا کرده و با قرائت فاتحه به روح پاک شهدای عملیات مرصاد از کنار اسلام آباد گذشته و بعد از عبور از استان ایلام با طی مسیری از استان لرستان به شهر پل دختر وارد شدیم. شهری که قدمگاه شهدای ۸ سال دفاع مقدس بوده و رزمندگان اعزامی به مناطق جنوب از این شهر عبور می کردند.با رسیدن به اندیمشک دوران اعزام با قطار به همراه دوستان و رزمندگان که در ایستگاه اندیمشک پیاده شده و به پادگان شهید باکری دزفول می رفتیم برایم تداعی شده و یاد دوستانم و خاطراتی که با آنها در آن شهر داشتم در ذهنم خطور کردند. با عبور از اندیمشک وارد پایتخت مقاومت ایران شهردزفول شدیم. بافت مرکزی شهر زیاد تغییر نیافته است فقط بارگاه برادر امام هشتم (ع) معروف به سبز قبا باز سازی شده است.و شهر دزفول پیشرفت و توسعه خوبی پیدا کرده است و خیلی بر بزرگی شهر افزوده شده است. آری شهر دزفول الگوی مقاومت و پایداری مردم در مقابل اصابت موشک های بعثی ها بود که در هیچ برهه ای خانه هایشان را رها نکردند و تا آخر جنگ ایستادگی کردند. جهت بازدید از پادگان شهید باکری دزفول به مقر گردانها سر زدم و جاهای چادرها و نمازخانه ها و محل استقرار گردانها هنوز بوی عطر شهدا و سرور و سالار شهدای لشگر عاشورا آقا مهدی را می داد. برای اقامت به اردوگاه قدس دزفول در روبروی پادگان شهید باکری رفتیم. فردای آن شب یعنی روز سوم فروردین سال جدید بعد از زیارت بارگاه ملکوتی سبز قبا راهی شوش شده و درکنار رودخانه کرخه به زیارت قبرشریف دانیال نبی (سلام الله علیه) رفته و بعد در محل یادمان شهدای عملیات فتح المبین حضور پیدا کردیم. به قصد حضور در نقطه صفر مرزی چزابه از منطقه فکه عبورکردیم. تنگه چزابه جزو پنج معبر اصلی هجوم عراق به ایران بود و اولین مکانی بود که آتش سنگین دشمن به این منطقه ریخته شد.یادمانی دراین منطقه بنا گردیده است که بعد از زیارت یادمان شهدا به بستان رفته و بعد ازگذشتن از بستان به دهلاویه رسیدیم. دهلاویه روستایی است در غرب سوسنگرد در۱۰ کیلومتری سوسنگرد که بعد از۱۰ روز مقاومت توسط بعثی ها اشغال شد و طی عملیاتهای نامنظم رزمندگان اسلام به فرماندهی شهید دکتر چکران در شهریور سال ۶۰ در عملیات شهید مدنی آزاد شد و در کنار این روستا در محل شهادت دکتر چمران و چند تن از همرزمانش یادمانی بنا شده است که زیارتگاه زایرین مناطق عملیاتی جنوب شده است. با حضور در یادمان و زیارت قبور شهدا به سوسنگرد رفتیم. رزمندگان آذربایجانی در سوسنگرد جایگاه ویژه ای دارند و همینکه متوجه شدند ما اهل تبریز هستیم مورد پذیرایی گرم ستاد اسکان سوسنگرد قرار گرفتیم.
صبح روز چهارم فروردین ادامه سفر با حضور درهویزه و زیارت شهدای هویزه همراه شد.شهر هویزه در۱۰ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد، مرکز یکی از بخش های دشت آزادگان است.در آغاز جنگ با اشغال شمال و شرق شهر، هویزه عملا در محاصره قرارگرفت. گروهی از پاسداران هویزه، حمیدیه و اهواز و گروهی از دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی شهید سید حسین علم الهدی بعد از مقاومت درجریان محاصره به شهادت رسیدند و هویزه به اشغال عراقی ها درآمد. در سال ۶۱ ( اردیبهشت) طی عملیات بیت المقدس آزاد شد و بعد از کشف پیکرشهدای هویزه و شهید علم الهدی در آن منطقه به یادمان شهدای هویزه تبدیل گردید.
در حدود ۴۵ کیلومتری ازجاده اهواز – خرمشهر درست در کنار مرز، پاسگاه طلائیه واقع شده که تا شعاع چند کیلومتری منطقه طلائیه نامیده می شود. این منطقه یکی از محورهای مهم عملیات های خیبر و بدر می باشد و نیزکلیدی بود برای حفظ جزایر مجنون. بعد از دوران دفاع مقدس مقری در این مکان برای تفحص شهدا دایر شد که شهدای کشف شده از آن مناطق در آن مقر که به حسینیه ای تبدیل گشته بود، منتقل می شد. لذا درحال حاضر یادمانی درآن ایجاد شده است که میزبان زایران کربلای طلائیه می گردد. با حضور درآن یادمان مسیرمان را به طرف خرمشهر ادامه داده و به مقر تفحص لشکر عاشورا که اینک به اردوگاهی برای اسکان زایرین تبدیل گشته است و متعلق به سازمان اردویی بسیج است، ادامه دادیم.آن منطقه برای من خاطراتی را زنده کردازجمله چندین سال درآن محل برای بازدید کاروانهای راهیان نور نمایشگاه فرهنگی برپا می کردیم که چندین سال مصادف با کشف شهدای گمنام بود که در مورد زیارت زایرین قرار می گرفتند و واقعا دارای حال و هوای کربلایی داشت. یادش بخیر شهید ناصر صفری که در ماموریت شمال غرب شهید شد درآن نمایشگاه زحمات زیادی می کشید با اینکه محل اصلی خدمتش درگردان تکاوری بود اما در ایام تعطیلات نوزوزی و راهیان نور داوطلبانه جهت خدمت در برپا نمودن نمایشگاه و به عنوان خادم الشهداء به همراه ما در مقر خرمشهر حضور پیدا می کرد. یادش بخیر و روحش شاد.
خرمشهر یک شهر مهم و استراتژیک مرزی است با مساحت ۶۵۰۰ کیلومتر مربع از شرق به بندر ماهشهر، از جنوب به آبادان، از شمال به اهواز و از غرب به مرز ایران و عراق محدود است.این شهر در طول تاریخ ۴ بار اشغال شده است که درسه بار اشغال آن با اتکا بر نیروی بیگانگان آزاد شد است ولی دربار آخر توسط خود رزمندگان بدون اتکا به هیچ قدرت و نیروی بیگانه و خارجی بوده است. این شهر درشروع جنگ تحت آتش سنگین توپخانه و مورد هجوم زمینی ارتش عراق قرار گرفت و اولین خاکریز دفاع در این شهرتوسط مردم شکل گرفت که خاطرات مقاومت مردمی این شهر در شرایط بسیار سخت تهاجم عراق زبان زد همه می باشد. بالاخره در سوم خرداد سال ۶۱ این شهر با انجام عملیات بیت المقدس آزاد گردید.
جا دارد مسئولین محترم درخصوص محرومیت زدایی از این شهرها که مردمش متحمل مصیبت و سختی های فراوانی بوده اند توجه ویژه ای نمایند . بعد ازگذشت سالیان درازی ازاتمام جنگ ،باز شاهد وجود فقر و محرومیت دراین مناطق هستیم.
حضور در شلمچه و یادمان شهدای شلمچه امسال خیلی حال و هوای کربلایی داشت. یک ساعت مانده به اذان مغرب در شلمچه حضور پیدا کردیم. و نماز جماعت را درکنار یادمان شهدای شلمچه اقامه کردیم.حضور در شلمچه حماسه شهدای غواص را در عملیات کربلای ۵ زنده می کند و با نگاه به موانع موجود در شلمچه مظلومیت شهدای غواص را درتحمل طاقت فرسای آموزش غواصی درآب سرد کارون و همچنین عبور مظلومانه از آب دریاچه ماهی و موانع موجود در داخل آب، نمایان می سازد و غروب خونین شلمچه انسان را به یاد غروب کربلا و۷۲ شهید کربلا می اندازد. شهدای غواصی که مظلومانه در داخل آب عشق بازی کردند و سر خود را بر موانع خورشیدی زدند و لبخند خونین خود را به همسنگرانشان به ودیعه گذاشتند و تسلیم دنیا نشدند و اینک این غروب سرخ شلمچه یادآور گودال قتلگاه شهدای کربلاست. چه صفایی و چه پیام معنا داری در این یادمان شلمچه نهفته است که همه را بسوی خود جذب کرده و با انسانها به سخن می نشیند.
با یک شب اقامت درخرمشهر صبح روز بعد (روز پنجم فروردین) عازم اروند کنار شدیم و با حضور در یادمان شهدای عملیات والفجر ۸ و یاد شهدای مظلوم غواص در این عملیات ،تجدیدخاطراتی برایم در خصوص ادامه عملیات والفجر ۸ و حضور در فاو و دریاچه نمک عراق گردید.اروند کنار یکی از بخش های شبه جزیره آبادان می باشد که در ۴۸ کیلومتری جنوب شرقی آبادان واقع شده است. این منطقه شاهد یکی از موفق ترین و بزرگ ترین نبردهای دوران دفاع مقدس بوده است که در عملیات والفجر ۸ غواصان دریا دل و خط شکن توانستند با عبور از آبهای خروشان اروند خط دشمن را شکسته و موفق به ازاد سازی منطقه فاو شدند.این عملیات ضربه خیلی سنگینی بر کمر ارتش بعث عراق وارد کرد.
حضور در جنوب بدون دیدن خلیج فارس معنایی ندارد لذا بعد از اروند کنار با گذشتن از بندر امام خمینی و بندر ماهشهر و رسیدن به بندر هندیجان و توقف شبانه، در ادامه مسیر به بندر دیلم به عنوان مرزداران دریایی خلیج فارس رسیدیم . آبهای نیلگون خلیج فارس را دیدن کرده و ازطریق بهبهان یکی دیگراز شهرهای استان خوزستان با گذراز استان کهگیلویه و بویر احمد و عبور ازگچساران و یاسوج وارد استان چهارمحال بختیاری شده و درنهایت بعد از توقف دو شبانه روز درشهر اصفهان به طرف تبریز حرکت کرده و به این سفر به یادماندنی خاتمه و به کوله بارتجربیاتمان افزوده گردید. خوشحالم از اینکه این تعطیلات را در کنار یادمانهای شهدای مناطق عملیاتی جنوب سپری کردم. از خداوند متعال توفیق ادامه راه شهدا را با ثابت قدم ماندن در این راه و عمل به رسالت خطیر که به عهده مان وانهاده شده است، خواهانم.
ناصر علی زاده/ دهم فروردین سال۹۵
